رابطه ی پدر و کودک
به نام خدا
همانطور که در بین مردم مرسوم است در همه ی خانواده ها پدر با کار و تلاش وظیفه ی تامین مخارج و هزینه های خانواده را بر عهده دارد و به همین دلیل پدرها معمولا ساعاتی از وقت خود را بیرون از منزل به سر میبرند و تربیت و نظم دهی خانه بر عهده مادر است اما نباید از این موضوع مهم غافل شد که گاهی حضور پدر برای کودکان بسیار حائز اهمیت است که در این مقاله در این باره صحبت میکنیم.
غالبا شخصیت پدران بر دو وجهه استوار است:
وجهه ی اول شان و تحکم و مردانگی پدر است.
وجهه ی دوم پدری مهربان و دلسوز است.
در ارتباط با این دو وجهه کاملا باید تعادل رعایت شود به بیان ساده تر وجهه ی جدیت و تحکم پدر در رابطه با کودک نباید انقدر زیاد از حد باشد که کودک را آزرده کند و در ذهن کودک تنها پدری جدی و سختگیر باشد در ارتباط با تربیت کودکانمان گاهی باید همانطور که حد و مرزهایی را تعیین میکنیم در کنارش آزادی و تفریحاتی نیز قرار دهیم.کودکانی ی که در سختگیری های شدید و به دور از روابط عاطفی با پدر و مادر بزرگ میشوند بسیار از لحاظ روحی در آینده در اجتماع سرخورده و دچار مشکل میشوند.
و اما وجهه ی دوم پدر که مهربانی و دلسوزی اوست،همانطور که گفتیم رعایت حد تعادل ضروریست به همان میزان که سختگیری بیش از حد به کودک آسیب میزند دلسوزی و مهربانی بیش از حد هم در رابطه با کودک باعث سواستفاده ی کودک به مرور از آزادی ها و محبت های پدر میشود و همینطور مهربانی بیش از حد پدر در هنگام وضع قوانین و حفظ تحکم و تربیت کودک اختلال ایجاد میکند.
پسرها به شدت نیاز دارند که از سوی پدر خود تشویق شوند و احساس غرور میکنند.گاهی لازمه پدرها در هنگام کارهای فنی پسرها رو دخالت دهند.
در بین مردم رایج است که دخترها علاقه ی زیادی نسبت به پدر دارند و به دلیل روحیه ی عاطفی دخترها،نیاز دارند که از طرف پدر خود محبت ببینند.
لازمه که گاهی علاوه بر اینکه پدرها فکر نیازهای مادی فرزندانشان را میکنند به فکر نیازهای معنوی و روحی فرزندان را هم بکنند زمان هایی که فرصت دارند ساعتی را اختصاص دهند و با کودک خود بازی کنند،صحبت کنند، درد و دل کنند.
کودکانی که رابطه ای صمیمی با پدر خود دارند از اعتماد به نفس بالاتری برخوردارند.
حتي اگر پدر در كنار فرزند خود زندگي نميكند، شيوههاي فراواني براي تقويت رابطه بين آنها وجود دارد و پدر ميتواند:
كودك را به محل زندگي خود دعوت كند و اسباب راحتي او را فراهم كند.
اتاق يا اسباب بازيهاي خاصي در اختيار كودك قرار دهد تا او آنجا را خانه دوم خود بداند.
هر روز به كودك خود تلفن بزند.
از كودك درباره فعاليتهاي روزانه و اتفاقات مهمي كه در پيش دارد سؤال كند.
زندگي روزمره خود و اتفاقاتي را كه در راه هستند براي كودك تعريف كند.
قول و قرارهاي كوچكي براي زماني كه كنار هم هستند بگذارد؛ مثلا با هم غذا بخورند يا كار خاصي انجام دهند.
به مناسبت روز تولد يا موفقيتهاي كودك جشن بگيرد.
از طريق حفظ رابطه با عمه، عمو، پدربزرگ و مادربزرگ، كاري كند كه كودك بداند عضوي از يك خانواده بزرگ است.
براي كودك ايميل يا كارت تبريك بفرستد فقط براي اينكه كودك بداند پدر به فكر اوست.
رابطه پدر و فرزند ميتواند تاثير دائمي بر سلامت و رشد كودك داشته باشد. ساخت و حفظ يك رابطه مستحكم بين پدر و فرزند تاثير مثبتي بر هر دو طرف خواهد گذاشت.